پارادوکس مهمان‌نوازی در تالاب مرگ سرخ‌رود
پارادوکس مهمان‌نوازی در تالاب مرگ سرخ‌رود
محمودآباد آنلاین: قتل عام پرندگان مهاجر شیوه جدید مهمان نوازی شکارچیان از آنان است؛ شکار غیرمجاز امروزه به تیغی تبدیل شده که نفس پرندگان مهاجر را می‌گیرد و این گونه های نادر و ارزشمند را در معرض خطر انقراض قرار داده است.

تالاب سرخ‌رود واقع در منطقه وزرا محله شهر سرخ‌رود که مابین شهرستان فریدونکنار و محمودآباد قرار دارد، یکی از مکان های زیبا و جاذبه های گردشگری پر بازدید طبیعت مازندران به شمار می‌آید.

هرساله با آغاز فصل سرما پرندگان مهاجر برای گذراندن فصل سرد زمستان از روسیه و سیبری به ایران و مخصوصا تالاب شهر سرخ‌رود محمودآباد مهاجرت می‌کنند.

این تالاب از سال ۱۳۸۶ به زیستگاهی برای قوهای مهاجری تبدیل شد که با طی کردن مسیر بالغ بر پنج هزار کیلومتری از مناطق سردسیر برای سپری کردن فصل زمستان به آن سفر می‌کنند.

تالاب سرخ‌رود تقریبا از ابتدای آذر ماه میزبان انواع قوهای فریادکش، گنگ، کوچک، اردک های وحشی، غاز، چندین گونه پرستو، کاکایی و عقاب دریایی است که گاهی تعداد این پرندگان در اوایل دی ماه به ۵ هزار بال نیز می‌رسد.

دیگر پرنده مهاجری که این منطقه را به عنوان زیستگاه خود انتخاب می‌کند، تک درنای سیبری است که حدودا ۴ ماه از سال را در این تالاب می‌گذراند.

نظاره پرواز این قوهای خارق‌العاده، شنا کردنشان در آب و این پا و آن پا کردن و بال بال زدنشان خواسته هر کسی است که امروزه نام این تالاب را می‌شنود.

تماشا و ورود به تالاب تا مدت‌ها برای عموم مردم آزاد نبود و قوها برای تامین خوراک خود به ناچار به مناطق مسکونی و مزارع کشاورزی اطراف پرواز می‌کردند که علاوه بر خطرات هنگفتی که آنان را تهدید می‌کرد برخی از آنها نیز توسط صیادان شکار می‌شدند.

پرندگانی که با خوشحالی سر در آب تالاب‌های کم عمق فرو می‌برند و با غذایی لذیذ سربر می‌آورند، اما بی‌خبر از آن که قدری آن طرف‌تر شکارچیان با دام و اسلحه کمین کرده اند تا این مهمانان را قتل عام و صدای دل نواز آنان را به ضجه‌های مرگ تبدیل کنند.

میهمانانی که از فاصله های دور به اینجا آمدند تا چند ماهی را راحت و با آسایش سر به آب فرو برند، اما عده‌ای از خدا بی‌خبر به جای میهمان‌نوازی از آنان و کمک به ادامه حیاتشان ترس شکار و مرگ را در تمام وجود این قوها می‌کارند؛ دیگر نمی توانند به انسان‌ها نزدیک شوند، تا قدمی بر می‌دارند ترسی وجودشان را فرا می‌گیرد.

به راستی آیا لایق نام انسانند این کسانی که حیات را بی‌رحمانه از مخلوق خداوند سلب می‌کنند!؟

آیا نمی‌دانند که حیوانات هم حق زندگی دارند؟ حق رهایی، حق بال بال زدن در آسمان بیکران خدا…

سال به سال می‌گذرد ولی رحمی به دل این شکارچیان نمی‌رسد؛ مغز از درک این همه بی‌رحمی قاصر است؛ کاش روزی کسی برسد و خود آنان را شکار کند!

آنانی که بخاطر لذت و سودجویی خود کمربند همت بسته اند تا این مخلوقات زیبا و نادر خدا را هدف تیر خلاص قرار دهند و به حیات همیشگیشان پایان دهند و حتی مجال تولید مثل را هم به آنان نمی‌دهند.

کاش حیات این کسانی که از انسانیت فقط نامش را یدک می‌کشند به پایان برسد و زمین از وجود این بی‌رحمان پاک شود!

قصه تلخ کشتار پرندگان مهاجر در استان مازندران، سال هاست که بر سر زبان فعالان محیط زیستی قرار دارد اما هر ساله فقط به تعداد شکارچیان افزوده می‌شود.

در روزگاری که انجمن‌های حمایت از حیوانات و حتی مردم عادی بر ضد شکار سخن می‌گویند، هنوز هم برای بسیاری شکار یکی از جذاب‌ترین بخش‌های زندگی است.

در سال‌های اخیر با به خطر افتادن گونه‌های حیوانی و قرارگیری در معرض خطر انقراض، دیگر شکار یک کار تفریحی و مهیج و یا کاری سودآور و تجارتی پردرآمد نیست، بلکه اقدامی برای از بین بردن حیوانات و به خطر انداختن امنیت محیط زیست و زیستگاه‌های ارزشمند برای گونه‌های نادر شمرده می‌شود.

یادمان نرود که با هدف گرفتن این گونه های ارزشمند در واقع محیط زیست خود را هدف گرفته ایم که نتیجه این عمل نابخردانه در آینده‌ای نه چندان دور گریبانگیر خودمان و نسل های بعدی ما می‌شود.

برای خودمان، برای فرزندانمان هم که شده به محیط زیست آسیب نزنیم و حیوانات را قتل عام نکنیم!

  • نویسنده : امیرعباس رضاپور و ملیکا کیاخسرو
  • منبع خبر : محمودآباد آنلاین