شاعر محمودآبادی که افسانه شعرهایش از طبیعت مازندران بود
شاعر محمودآبادی که افسانه شعرهایش از طبیعت مازندران بود
محمودآباد آنلاین : به منظور معرفی شاعران و نویسندگان توانمند محمودآبادی در نظر گرفتیم یک شنبه های ادبی را راه اندازی نمائیم و در سومین بخش ستون ادبى محمودآباد آنلاين شما را با شاعر محمودآبادی افسانه توکلی آشنا خواهیم کرد.

افسانه توکلی در تاریخ ١٣۵۵/١١/٢۵ در روستای “اهلم” شهرستان محمودآباد در خانواده ای تحصیل کرده و زندگی کارمندی متولد شد.

به خاطر زیست بوم شاعرانه اش و سرسبزی و نزدیکی محیط زندگی اش به جنگل شعر همیشه در ناخودآگاهش جریان داشته و در درونش جاری بوده است؛ اما فعالیت حرفه ای خود را در این زمینه با شروع فعالیت های انجمن شعر “صبای” محمودآباد در دهه ۷۰ آغاز کرده است و یکی از قدیمی ترین و ریشه دار ترین اعضای این انجمن محسوب می شود.

همراهی هفتگی با شاعران شهرستان و سپس دوستی با شاعران استانی و کشوری طی سال ها موجب کسب تجربه های بسیار و رشد و بالندگی وی در شعر و ادبیات شد و نتیجه ی این بالندگی کتابی بود با عنوان “دست هایم در باغ پرسه می زنند” که در سال ۱۳۸۹ توسط نشر “شاملو” چاپ و منتشر شد.

چاپ کتاب باعث بیشتر شناخته شدن این شاعر شد و موجب شد که به بسیاری از همایش ها و جشنواره های شعر راه پیدا کند و مورد تجلیل قرار گیرد و باعث افتخار شهرش شود.

این شاعر گرانقدر ابتدا در رشته ای ادبیات فارسی تحصیل کرد و مدرک کارشناسی این رشته را اخذ نمود؛ سپس به رشته ی گرافیک علاقه مند شد و پس از گرفتن مدرک کارشناسی این رشته به هنر طراحی جلد کتاب روی آورد و مشغول به کار شد.

اما در کنار همه ی این ها ورزش مقوله ی جدا نشدنی زندگی این شاعر بود؛ کوه نوردی، سنگ نوردی، صخره نوردی، طبیعت گردی و…. را همیشه به طور حرفه ای در زندگی اش دنبال می کرد و اکنون به عنوان یکی از با تجربه ترین های این رشته های  ورزشی در شهرستان و استان شناخته می شود؛ او در این زمینه هم به یکی از اهداف بزرگ و ارزشمندش رسید و توانست پس از تلاش و پیگیری بسیار بزرگ ترین سالن “سنگ نوردی بولدر” استان را درمحمودآباد احداث و افتتاح کند تا برای ورزش این شهرستان و جوانانش نیز قدمی بردارد.

تجربه و پختگی افسانه توکلی در شعر باعث شد که به عنوان یکی از اعضای اصلی جمعیت “زن شعر است” شناخته شود و همچنین جزو اولین “زنان پیشرو” معرفی شده در سایت “آوانگاردها” باشد.

دومین مجموعه شعر این بانوی گرانقدر با عنوان “مرا تابستان کن” در سال ۱۳۹۶ توسط نشر “اقلیما” به چاپ رسید  و در دسترس علاقه مندان قرار گرفت.

گزیده اشعاری از وی نیز در مجموعه های به نام “ماهی ها چه زود دل می بازند” ، “سخن از ماه و مه” ، “بادها به فرمان من نیستند” ، “و من زنی…” ، “خنیای دختران خزر” و “پولک های سفید” به چاپ رسیده است.

همچنین ترجمه ای از چند شعر او به زبان “ترکی” در مجموعه شعر “زنانی که در وقت ماه بدر به دف سرخ می کوبند” وجود دارد که در کشور “ترکیه” منتشر شده است.

چند مصراع از سروده های این شاعر را در زیر بخوانید:
خنده هایت
روی پله ی دوم جا ماند
جلوتر از من
دلتنگی از پله ها بالا می آید
کلید را در قفل می چرخاند
و داخل می شود
این روزها
تمام سال های گذشته
در حجم این دیوارها جا شده اند
و خانه بزرگ تر
احساس می کنم
چشم هایت اتاق را چند برابر کرده است
قرار نبود این همه شعر برایت بگویم
حالا
دلت را در خاک کاشته اند
تمام دردهایت
شاخه هایشان را به من نشان می دهند
تو برایم بگو
چه کار کنم
با دلی که مرگ را نمی فهمد
و راه به راه دلتنگ مردگان است؟!

  • نویسنده : آذین آزادی
  • منبع خبر : محمودآباد آنلاین