در این نامه آمده: امضا کنندگان این نامه ضمن بیان اعتراض علنی و آشکار خود نسبت به این طرح، با اعتماد و وثوق کامل به مدیریت و درایت موجود در بدنه مجلس شورای اسلامی محترم، امید دارند تا با منفک کردن این طرح، متخصصین دلسوز را در پیشبرد اهداف بلند و متعالی باستان شناسی در این سرزمین یاری رسانید.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
جناب آقای محمدباقر قالیباف
احتراماً به استحضار میرساند، اخیراً و به صورت مکتوب طرحی مشاهده شده است با عنوان استفاده بهینه از اشیای باستانی و گنجها که توسط تعدادی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی تدوین گردیده و گویا قرار است تا با طی کردن مراحل اداری، روال قانونی خود را در مجلس محترم طی کند. تنها یک نگاه گذرا به طرح از جانب هر دانشآموخته باستانشناسی کافیست تا روشن سازد که تهیهکنندگان طرح یادشده، نه تنها از بدیهیات و الفبای رشته باستانشناسی بیاطلاع بودهاند، بلکه از مشاوره هیچیک از نهادهای رسمی باستانشناسی کشور (پژوهشکده باستانشناسی در پژوهشگاه میراث فرهنگی، انجمن علمی باستانشناسی ایران، کارگروه باستانشناسی در وزارت علوم) نیز کوچکترین بهرهای نبردهاند؛ نفس حضور واژه سخیف و گمراه کننده “گنج” در عنوان طرح، خود بسیار گویاست.
صرف نظر از مغایرتهای آشکار و واضح طرح یادشده با قوانین مصوب جمهوری اسلامی ایران همچون: لایحه قانونی راجع به جلوگیری از انجام اعمال حفاریهای غیرمجاز و کاوش به قصد به دست آوردن اشیا عتیقه و آثار تاریخی و بند ۱۴ سیاستهای کلی قضائی مصوب ۲۸/۷/۱۳۸۱ ابلاغی مقام معظم رهبری (بازنگری در قوانین در جهت کاهش عناوین جرایم و کاهش استفاده از مجازات زندان)، لازم است از منظر فنی و آموزشی نکاتی چند درباره بهاصطلاح مزایای ذکرشده از جانب نویسندگان طرح در صفحه سوم طرح یادشده به استحضار رسانده شود. نخستین مزیت این طرح اینگونه عنوان شده است:
۱- تبدیل شدن ایران به هاب منطقهای خرید و فروش آثار باستانی و ورود ارز به کشور
خرید و فروش آثار باستانی؟ توسط چه کسانی؟ آیا جز اینست که میراث فرهنگی کشور عزیزمان ایران مایه مباهات، غرور و افتخار هر ایرانی در سراسر جهان بوده و هست؟ آیا مواریث فرهنگی کشور عزیزمان جزو ناموس ملی ما محسوب نمیشوند؟ کدامین کشور با سابقه تاریخی همچون ایران را سراغ دارید تا با حراج نوامیس ملی و فرهنگی خود اقدام به ارزآوری کرده باشد؟ در مقدمه طرح، اشاره شده که در کشورهای مصر و انگلستان چنین قوانینی به تصویب رسیده است. تنها یک نگاه به وبگاه دولت بریتانیا درخصوص وظایف شهروندان در قبال کشف آثار باستانی و اطلاعرسانی به نزدیکترینمسئول مربوطه، حاکی از کذب بودن چنین ادعاهایی است (برای آگاهی دربارۀ قوانین مواجه با آثار باستانی در کشور انگلستان، بنگرید به سامانه دولت بریتانیا در ادرس: https://www.gov.uk/report-treasure-step-by-step). ایضا مطالعه قوانین بسیار سختگیرانه کشور مصر در همین مورد (متمم شماره ۱۱۷ قانون عتیقهجات مصر مصوبه سال ۱۹۸۳، هرگونه خرید و فروش و انتقال آثار باستانی کشور مصر را ممنوع و متخلفان را به پرداخت جزای نقدی و تحمل حبس محکوم کرده است).
۲- ایجاد ردیف درآمدی جدید برای وزارت گردشگری و میراث فرهنگی برای خرید و حفظ آثار باستانی
عطف به توضیح درباره بند نخست، اساساً نفس درآمدزایی از مواریثملی و فرهنگی کشور، از طرف هیچ فرد ایرانی باوجدان و آگاهی قابل پذیرش نبوده، نیست و نخواهد بود. مضافاً اینکه، وزارت محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی همواره در خلال سالیان گذشته به دلیل قلت بودجه، قادر به آزادسازی محوطههای باستانیِ واقع در املاک شخصی افراد از طریق پرداخت وجه نبوده است و بیشمار محوطه و بافت بینظیر باستانی به همین دلیل از بین رفتهاند مثال اخیر: تخریب بافت قدیم شیراز در پیرامون حرم مطهر حضرت شاه چراغ (ع)؛ حال این وزارتخانه چگونه و با کدام بودجه میخواهد برای خرید این آثار اقدام کند؟ وظیفه ذاتی وزارت میراث فرهنگی، حفاظت از کیان مواریثملی است، نه مشارکت در به تاراج دادن آنها.
۳- اشتغالزایی فراوان برای فارغالتحصیلان رشتههای مرتبط با تاریخ، گوهرشناسی و باستانشناسی
بیتردید این بند از بخشِ مزایای یادشده برای طرح مذکور، میتواند خطرناکترین بخش طرح تلقی شود. پر واضح است که نویسندگان محترم طرح، حتی یکبار هم در طول حیاتشان یک ۲۴ ساعت را با یک گروه کاوش باستانشناسی سپری نکردهاند تا دریابند، اساساً هدف از انجام کار میدانی باستانشناسی چیست؟ چگونه شکل میگیرد؟ چه مقدمات و مراحل اداری دارد؟ چطور و با چه استانداردهایی در عمل به انجام میرسد؟ ثبت و ضبط و تشکیل بانک داده چیست؟ حفاظت حین و پس از کاوش چیست؟ کاوش باستانشناسی توسط باستانشناسان زبده چگونه و با چه مهارتهایی انجام میشود؟ این مهارتها چگونه کسب میشود؟ نمونهبرداری چیست و چگونه انجام میشود؟ مراکز و آزمایشگاههای کار روی نمونهها در ایران و جهان کدامند؟ و دهها مورد دیگر…
به استحضار نمایندگان محترم در خانه ملت رسانده میشود: باستانشناسان فعال در حوزه کاوشهای میدانی در ایران نه تنها ملزم به تحصیل در رشته باستانشناسی به مدت حداقل ۱۱ سال (تا اخذ مدرک ی) بوده، بلکه صرف در دست داشتن مدرک ی نیز آنان را مجاز به انجام کار کاوش نمیسازد. این عزیزان در طول تحصیل و پس از آن سالها در هیئتهای باستانشناسی از پایینترین مرتبه (عضو ساده هیئت) تا بالاترین رتبه (معاون هیئت) به کار و کسب تجربه میپردازند. هر دورۀ باستانشناسی (عصر سنگ، عصر یکجانشینی در پیش از تاریخ، ادوار تاریخی و شاهنشاهیها، ایران پس از اسلام) مختصات و ملزومات کار میدانی مخصوص به خود را میطلبد که استانداردهای خاص خود را دارد. تنها پس از اخذ مدارج تحصیلی یادشده، سالها کسب تجربه و داشتن رزومهای کارآمد، پژوهشکده باستانشناسی به عنوان تنها نهاد واجد صلاحیت در صدور مجوز قانونی کاوش، اقدام به بررسی صلاحیت فرد کرده و پس از طرح موضوع در جلسات شورای تخصصی پژوهشکده در حضور متخصصین نامدار هر حوزه، به فرد ذیصلاح، مجوز کاوش داده میشود. شایان اشاره است، نظر به حساسیت فوقالعاده مواد فرهنگی باستانی و ماهیت عمل کاوش که امری تخریبی است، صدور این مجوزها با حساسیتهای علمی فوقالعادهای همراه است.
به بیانی دیگر پر بیراه نیست اگر ادعا شود که کاوش باستانشناسی از منظر دقت، ظرافت، روششناسی و تجربه علمی / عملی قابل مقایسه با عمل جراحی چشم یا قلب است که تنها متبحرترین و حاذقترین پزشکان متخصص قادر به انجام صحیح آن هستند. حال تنها کافیست همین ذکر مختصر از پیچیدگی و تخصصی بودن موضوع کاوشهای باستانی را با موارد مطروحه در مادههای شماره ۳ و ۴ طرح یادشده (گذراندن دوره کوتاه مدت کاوشگری باستانشناسی!!) مقایسه کرد تا متوجه شد، عزیزان نگارنده طرح تا چه میزان از کم و کیف کار باستانشناسی بیاطلاع بودهاند.
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی! در باستانشناسی، کشف اشیای باستانی و خود اشیا به خودی خود اهمیت ندارند، بلکه نحوه کشف، خاک و نهشتهای که اشیا از آنها به دست آمده، رابطه اشیا باستانی با یکدیگر، استاندارهای کاوش، ثبت و ضبط دقیق، مطالعات علمی و آزمایشگاهی روی شیء و نگارش ماحصل این موارد است که اهمیت دارند و بدیهی است این موارد تنها از عهده باستانشناسان متخصص و با تجربه برخواهد آمد و نه هر فردی که در دورههای یادشده شرکت کرده باشد. به عبارت سادهتر، برخلاف تصور غلط رایج، هدف باستانشناسی گنجیابی! یا پیداکردن دفینه نیست، بلکه هدف اصلی بازسازی نظام زیستی / معیشتی و … اجدادمان است. سپردن چنین فرایند پیچیده و تخصصی به افراد مطابق با موارد مطروحه در مادههای شماره ۳ و ۴ طرح یادشده، درست به مثابه تیغ به کف زنگی مست دادن است.
۴- حفظ گنجینه تمدنی و میراث باستانی از تخریبها و کاوشهای غیرکارشناسی
پرواضح است نظر به شرحی که در بخش پیشین بدان اشاره گردید، اجرای این بند نه تنها از تخریبها و کاوشهای غیرکارشناسی جلوگیری نمیکند، بلکه درست به مثابه شرکتدادن همۀ تخریبگران و غارتگران آثار ملی و فرهنگی کشور عزیزمان ایران، در انجام این کار است! این طرح به نوعی به سودجویان و عتیقهجویان در قبال اخذ مدرکی در ازای شرکت در دورههای کاوش (به جای ۱۱ سال تحصیل و سالها شرکت و کسب تجربه در محوطههای باستانی)، اجازه خواهد داد تا اینبار رسمی و تحت نام قانون به غارت و آسیبرسانی به آثار باستانی و مواریث ملی کشورمان بپردازند. بیان چنین استدلالی در طرح یادشده درست به مانند آن است که گفته شود: چون سودجویانی بدون داشتن مدارج و مدارک حرفهای به انجام طبابت میپردازند، برای جلوگیری از این امر، این افراد یا دیگر افراد با در دست داشتن مدرک کارشناسی ارشد و گذراندن دوره فشرده طبابتِ مورد تأیید وزارت بهداشت! میتوانند به این مهم دست یابند!! پس سالها تحصیل و کار و مرارت و کسب تجربه و…. در رشته پزشکی چه میشود؟ تنها فرق در این میان آن است که آن یکی منجر به مرگ انسانی میشود و این یکی منجر به نابودی مواریث فرهنگی.
۵- حفظ گنجینه تمدنی و میراث باستانی از فروش به ثمن بخس به دلالان و قاچاقچیان
این فرموده، درست مصداق ما ز یاران چشم یاری داشتیم… است. درست زمانیکه باستانشناسان و دوستداران فرهنگ غنی ایران عزیز منتظر بودند تا نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی با تاکید بر انجام قوانین موجود، با هرگونه خرید و فروش و قاچاق آثار باستانی به شدت مقابله کرده و مرتکبان را به دستگاه قانون معرفی کنند؛ آنگاه با استدلالی به غایت ضعیف و تنها با نگاهی مادی به اشیای فرهنگی، درپی کمتر شدن سود دلالان و قاچاقچیان عتیقه و حتی درآمدزایی از این طریق برای دولت هستند. نمایندگان محترم خانه ملت، مستحضر باشید اصل فراموش شده در ایران که منجر به چنین نابسامانی شده است، عدم مقابله درست نهادهای ذیربط با پدیده شوم گنج یابی و قاچاق آثار باستانی است. قوانین مکفی و کارآمد هستند، اما در عمل اجرا نمیشوند. از همین روی است که شاهد حضور هزاران صفحه رسمی گنج یابی و تبلیغ فلزیاب در فضای مجازی هستیم، بدون آنکه شاهد برخوردی از جانب پلیس فضای مجازی باشیم. یگانهای حفاظت میراث فرهنگی هر روز و هر هفته دهها قاچاقی را بازداشت کرده و به قانون میسپارند و قضات در ظرف چند روز رأی به برائت میدهند و دهها موارد از این دست.
نمایندگان محترم ملت ایران در مجلس شورای اسلامی! دیر زمانیست که عنان محافظت از دستاوردها و مواریث فرهنگی ایران عزیزمان از کف متولیان امر خارج شده است. شمار محوطههای باستانی آسیب دیده و به تاراج رفته از عدد خارج است و تنها چاره کار، اقدام به مُر قانون است نه تغییر آن به نفع طرف سودجو.
امضاءکنندگان این نامه که از اعضای هیئت علمی گروههای باستانشناسی سراسر کشور هستند، ضمن بیان اعتراض علنی و آشکار خود نسبت به این طرح، با اعتماد و وثوق کامل به مدیریت و درایت موجود در بدنۀ مجلس شورای اسلامی محترم، امید دارند تا با منفک کردن این طرح، متخصصین دلسوز را در پیشبرد اهداف بلند و متعالی باستانشناسی در این سرزمین یاری رسانید.
- نویسنده : شقایق ناییجیان
- منبع خبر : خبرگزاری مهر